من در اون لحظه:
لباسمو خییییییییلی دوس دارم. انقده ذوق کردم.گفتم عکس بگیر ازم. آقایی هم از جلو و پشت لباسم عکس گرفت.گفت ژست بگیر عکس بگیرم.منم پیش خواهر شوشو خجالت میکشیدم ژست بگیرم
لباسم و دادم آقایی برد خونشون. چون آرایشگاهم نزدیک خونشونه. امروز داشتم بهش پیام میدادم گفت لباست جلو چشمامه
همین دیگه... تقریبا همه کارای مراسممونو انجام دادیم..جز اینکه واسه آقایی لباس نگرفتیم و یه سری چیزای جزئی..
16 روز دیگه عقدمونه.... هنوزم باورم نمیشه همه چی به این سرعت داره میگذره...یه ماه پیش چقدر استرس داشتم و نگران خواستگاری بودم..اما این روزا همش خوشحالم..به قول آقایی رو ابرام
خدایا شکرت
دفترچه خاطرات...برچسب : لباس نامزدی,لباس نامزدی 2016,لباس نامزدی پرنسسی,لباس نامزدی کوتاه,لباس نامزدی پوشیده,لباس نامزدی جدید,لباس نامزدی در تهران,لباس نامزدی ایرانی,لباس نامزدی شیک,لباس نامزدی 2014, نویسنده : 2ghe3yemac بازدید : 44