دفترچه خاطرات

متن مرتبط با «میرود پشت» در سایت دفترچه خاطرات نوشته شده است

میرود

  • دیروز برای اولین بار با عشقمو و خونوادش رفتم پیک نیک. شب قبلش هم آقایی واسه اولین بار بعد عقدمون شام اومد خونمون. مرغ سوخاری خوردیم با الویه. شبش هم اومد تو اتاقم لالا کردیم. رو تختم دراز کشیده بود باورم نمیشد..دوست که بودیم همیشه دلم براش تنگ میشد شب بخیر که میگفت تصور میکردم الان پیشمه داره بهم میگه شب بخیر منم میبوسمش.  دست کشیدم رو صورتش.نگاش میکردم.گفت به چی فکر میکنی؟ گفتم به این که رو تخت من خوابیدی واقعیه یا نه؟ گفت واقعیه واقعیه. بعدم بغلم کرد. تو دلم گفتم خدایا شکرت.. تختم یه نفره اس . واسه همین آقایی جاش تنگ بود.دم صبح یهو قل خورد افتاد پایین. خیی,میرود از فراق تو,میرود بابلسر,میرود پشت,می رود شهزاده اکبر,میرودپشت بابل,میرودود سید شنوا,میرود بهنمیر ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها