دفترچه خاطرات

متن مرتبط با «بدر» در سایت دفترچه خاطرات نوشته شده است

13 بدر

  • انقدر دیر به دیر میام که دیگه مجلورم چندتا اتفاق و یه جا بنویسم..یا بعضی هاشو اصلا ننویسم... اینم بگم خیلی حیفم میاد که کلی خاطره نانوشته دارم...چیزایی که یه روزی برام رویا بود... از عید و تولد سورپرایزی که آقایی برام گرفت و مهمونیای عید بگذریم... میرسیم به دیروز که 13 بدر بود و اولین 13 بدری که ما رسما باهم بودیم..بعد از چندسال اولین 13 بدری بود که خوشحال بودم سال قبل خونه بودم..همینطور سال قبلش..کلا از وقتی که مامانم نبود فکر کنم فقط یکی 2 سال رفته بودم بیرون. سال قبلم که خیلی دلم میخواست پیشش باشم و یکم دلم گرفته بود اون موقع.البته بهش نگفته بودم هیچ وقت. ولی خودش فهمید.  راستش زیاد از عید ,بدر ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها